The weight of your silence is very terrible. این جمله مونولوگی هست از فیلم سایلنس. مونولوگی که کشیشِ متعهدِ در دردسر افتاده با خدا داره. به نظرم این کشیش به نوعی نماینده انسان دین‌دار معاصر هست. انسانی که هیچ‌وقت نتونسته و نخواهد توانست با خدای خود دیالوگی داشته باشه. سکوتی …

اگر دشوار نبود لازم‌ نبود به آن امید داشته باشیم، بلکه تنها کافی بود انتظارش را بکشیم یادمه یه فیلمی رو برای کلاس زبان باید پیاده می‌کردیم به اسم GI Jane. یه مونولوگ خیلی جالب داشت اون مربی‌ای که آموزش میداد به نیروهای ویژه آمریکایی که می‌گفت “pain is your …

‏ما به اندازه کافی به بیرون از خود رسیده‌ایم، حال وقت این است که خود را اصلاح کنیم. شاید هیچ چیز مثل این جمله بلاتکیلفی، سرگشتگی و بی‌هویتی تعداد کثیری از اهل عالم رو نشون نده و به سخره نگیره. سخره از این جهت که اکثر ما به بهانه رسیدن …

فکر کن؛ خانواده‌ی خسته‌اش را وعده می‌دهد که بمانید، درخت و آتشی می‌بینیم. یا از آن راهی می‌یابیم یا تکه‌ای از آن را می‌آورم که خداوند بنده‌اش را در آن واحد از دو امید ناامید نکند. می‌روی آتشی بیاوری، کلیم‌الله می‌شوی، می‌گوید موسی من خدای تو هستم و تو دیگر …

هو المحبوب؛ حنین رو معجم‌های عربی اینجور توضیح دادن “صوت الأم الى ولدها”، “صوت الريح و النسيم الرقيق”، “صوت المشتاق”. به انگلیسی ترجمه کردن longing/craving. به فارسی مثلا میشه اشتیاق. درویش میگه “الحنين هو زائر المساء، حيث تبحث عن آثارك فيما حولك ولا تجده” ‏احن اليك  ‏حنين الغريب اذا ذكر …

مسیر کلاس زبان و ترافیک‌ش. ذهن‌م همینجور مشغول بود. از اون مشغولیتا که نمی‌دونی گیر کجاس. یعنی می‌دونی، نمی‌دونی کجاش گیرت انداخته. پشت چراغ قرمز، زمان‌ش طولانی بود و دیگه غرق شدم. فهمیدم کجا بودم، نجف. روی در ورودی سجده کرده بودم و… خیلی طولانی شده بود دیگه، یه روز …

هو الودود؛ نقل می‌کرد از ملامحسن فیض کاشانی که چله‌ای نشست تا به مقامات تازه و بالایی برسه. بعد از چله خبری نشد، دوباره نشست و باز خبری نشد. دید که مقام علمی حاصله از اون چله، اثر جنبی چله هست نه اثر اصلی‌ش. اگر خالص بودی برای اون اصل، …

هو الحبیب دوستی توییت کرده بود که – این دعا رو تو قنوت‌م میخونم همیشه… الحمدلله جواب داده +منم می‌خوندم… این ترسیدن از مستجاب نشدن، ترسیدن از بی‌پناه شدن … کل زندگی‌ش رو هوا بود و به هم ریخته. به هر دری می‌زد نمیشد. چهار، پنج سال پیش از اون …